حدیث قدسی:
ای انسان!من تو را دوست دارم .تو نیز مرا دوست بدار.
هر کسی توی این دنیا حس دوست داشتن رو تجربه می کنه.
وقتی کسی رو دوس دارم:
زیاد بهش فکر میکنم.
همیشه وهمه جا به یادش هستم.
دایم به این فکر می کنم که چطور می تونم خوشحالش کنم.
اگه ازم دلگیر بشه هر کاری می کنم تا راضیش کنم.
بعد از یه مدت می بینم بیشتر رفتارهای منم شبیه اون شده حتی تکه کلامم.
خلاصه این که
من به هر حال که باشم به تو می اندیشم...
حالا یه سوال:
چرا وقتی نوبت به خدا می رسه این جوری نیستم؟
چرا همیشه به یادش نیستم؟
چرا زیاد به این فکر نمی کنم که چی کار کنم که رضایت وخشنودی خدا رو داشته باشم؟
چرا رنگ خدایی نمی گیرم؟
چرا اگه ازم دلگیر باشه یا نمی فهمم یا اگه بفهمم زیاد به روی خودم نمیارم؟
خدایی که از روز ازل محبتش رو به دل من هدیه داده:
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
آرزومه یه روزی برسه که حال من این جوری باشه:
اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم
سلام خیلی قشنگه .مادرانسانها زوم میکنیم واونوانقدر بزرگش میکنیم تا حسابی باهاش مخلوط میشیم تاجایی که نمیشه مارو ازهم تشخیص داد خداکنه مادرخدا زوم کنیم همانطورکه میگیم الله اکبر همانطورهم ببینیمش ..خوب بود
سلام عمه جونم
درسته خدا کنه بتونم بفهمم که باید روی خالق همه زیبایی ها زوم کنم نه روی یه زیبایی عاریتی
روی سرچشمه نور زوم کنم نه اشعه های نور!
سلام و درود ...
این صفت مخصوص چشم است که خود را نمی بیند ...
او نیز از فرط نزدیکی دیده نمی شود ... باید او را در آینه دید ...آینه ی او خود ما هستیم ...
خودت را بشناس تا او را بشناسی ...
و از بس مهربان و رحیم است دلتنگ بودنش از ما حس نمی شود ...
بسیار دلنشین و توانا می نویسید ... صمیمی و دل پسند .
که جای تشکر و سپاس فراوان دارد.
اما هدیه ای از جناب حافظ به شما رفیق شفیق :
اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش
حریف خانه و گرمابه و گلستان باش
شکنج زلف پریشان به دست باد مده
مگو که خاطر عشاق گو پریشان باش
گرت هواست که با خضر همنشین باشی
نهان ز چشم سکندر چو آب حیوان باش
زبور عشق نوازی نه کار هر مرغیست
بیا و نوگل این بلبل غزل خوان باش
طریق خدمت و آیین بندگی کردن
خدای را که رها کن به ما و سلطان باش
دگر به صید حرم تیغ برمکش زنهار
و از آن که با دل ما کردهای پشیمان باش
تو شمع انجمنی یک زبان و یک دل شو
خیال و کوشش پروانه بین و خندان باش
کمال دلبری و حسن در نظربازیست
به شیوه نظر از نادران دوران باش
خموش حافظ و از جور یار ناله مکن
تو را که گفت که در روی خوب حیران باش
شما را به خانه ی دیگرم دعوت می کنم .لطفا به آدرس پیوست نظر مراجعه فرمایید .
پیشاپیش مقدم شما را گرامی میدارم .
سلام
چقدر خوب گفتید:
این صفت مخصوص چشم است که خود را نمی بیند ...
امیدوارم چشمم این قدر بباره که همه بدی هامو بشوره وببره تا بتونم خالق مهربونم رو بهتر بشناسم ...
در غم هجر روی تو رفته زکف قرار دل
گر ننماییم تو رخ وای به حال زار دل
ممنون از هدیه زیباتون
چشم حتما میام
کشتی باده بیاور که مرا بی رخ دوست
گشت هر گوشه چشم از غم دل دریایی
خاک درت بهشت من مهر رخت سرشت من
عشق تو سر نوشت من راحت من رضای تو
سلام باحماسه موافقی؟ بیا
سلام چشم اومدم
سلام و سپاس از حضورتون در وبم!
اول بگم که کاش پروفایلتون رو فعال کنید!
و اما بعد...
ما ها همیشه قدر چیزی روکه دم دستمونه رو نمیدونیم ،فکر میکنیم که خدا همیشه کنارمونه و همینم هست و متاسفانه به بودنش عادت کردیم؛به قول شاعر بیزارم از اینکه تمام عمر از روی عادت عاشقت باشم!
حالا یه وقتایی انقد درگیر دنیا میشیم که غفلت میاد سراغمون و همه چی تو یادمون هست الا خدا!
غفلت که بیاد وسط دیگه پای گناها هم باز میشه!
شاید چون خدا دیده نمیشه و آدما دیده میشن ،این باعث میشه که بریم سمت مردم خوداگاه!
البته همینم خودش خوبه که خدا دیده نمیشه چون باعث میشه بنده ی واقعی معلوم شه که کی چند مرده حلاجه !
خدا با نشونه هاش دیده میشه اما احساسم میشه!
همه ی ما وقتی یه جا تنهاییم و هیچکس نیست اما حضور یه چیزی رو احساس میکنیم!
دنبال اینیم که بنده خدارو راضی کنیم اونم چون ایمانمون میلنگه در صورتی که خود همین بنده هم محتاج خداست!
محتاج کسی نباشیم که خودش بهیکی دیگه محتاجه!
کسی میفهمه که خدا ازش دلگیره وکسی پیام های خدا رو دریافت میکنه که دیشش سمت خدا تنظیم باشه
تا بتونه دریافت کنه !
حاضریم آبرومون پیش مردم نره اما پیش خدا رفت اشکال نداره!
از مهربونی خدا سوء استفاده میکنیم!
در صورتی که خدا پایداره نه حتی این دنیا و آدماش!
تو قیامت تو چشم خدا از شرم نمیتونیم نگاه کنیم نه آدما!
در آخر میگم که اگه همیشه به یاد خدا باشیم ،دیگه هیچ چیزی تو دنیا برامون نمیتونه غفلت بیاره !
ببخشید که زیاد حرف زدم!
راستی با اجازه لینکتون کردم!
یاعلی!
سلام وممنون که دعوت منو قبول کردین
چند بار نظرتون رو خوندم ودلم به حال خودم گرفت!
حرفاتون عین ندای وجدانم هست!
همه ی حرفاتون قبول دارم.
بارها وبارها به این نتیجه رسیدم روزایی که خدا تو زندگیم از همه چیز وهمه کس مهم تره هم خودم آرامش دارم هم کارهام خیلی خوب انجام میشه!
اما امان از روزایی که غفلت میاد سراغم...
امیدوارم همیشه دیشمون سمت خدا باشه نه هیچ چیز وهیچ کس دیگه!
ممنون از راهنمایتون
منم شما رو لینک کردم
یا علی!
الهی به زیبایی سادگی!
به والایی اوج افتادگی!
رهایم مکن جزبه بندغمت.
اسیرم مکن جزبه ازادگی !
خدایا عاشقان را با غم عشق آشنا کن
زغم های دگر غیر از غم عشقت رها کن
سلام
بروزم و منتظر حضور شما دوست گرامی[گل]
سلام
چشم اومدم
به یاد او همه ی غم ها ز سینه دور می شود
دلم به رغم سیاهی اش غرق نور می شود
همیشه منتظرش بودم ای خدا
مپسند که بعد مردن ما جمعه ظهور شود
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر
مطلب خوبی بود عزیز
اما من دلیل منطقی می خواستم واسه اینکه خدا دوسم داره؟!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ربطشو درست نفهمیدم
می خوای بگی اگه من بیشتر به فکرش باشم اون هم بیشتر دوسم خواهد داشت؟
ممنون
نه اینو نمی خواستم بگم
منظورم این بود که خدا گفته ای انسان من تو را دوس دارم
نگفته ای کسانی که ایمان آوردین من شما رو دوس دارم
بلکه خدا همه رو دوس داره
من از خودم ناراحت بودم که گاهی برا بندهای خدا چه کارا که نمی کنم ولی وقتی نوبت به خدا میرسه...